1394/05/17

BARAJAS AIRPORT

اشتراک گذاری

پروژه ترمینال Terminal 4 واقع در فرودگاه مادرید Madrid Airport توسط ریچارد راجرز و همکاران Richard Rogers and Partnership در شهر باراخاس در کشور اسپانیا در سال 1997 شروع به ساخت شد و در سال 2006 مورد بهره برداری قرار گرفت.

گرچه طرح پروژه اولین بار در سال 1997 برای شرکت در مسابقه ارائه شد، اما هنوز هم تازه است و پویایی و بی پروایی اش را حفظ کرده. آشکارترین حرکت شکلی طرح، بام موجدار آن است که به ترمینال شماره پنج Terminal 5 شباهت دارد، اما الگوی ساختاری آن به فرودگاه کانسای Kansai International Airport شبیه است. مثل فرودگاه اوزاکا Osaka International Airport ساختمان سالن اصلی را که بام مواج دارد، راهروهای چند طبقه شکافته اند و به بخش وسیع و طولانی که دروازه های خروجی را در خود جای داده است، متصل کرده اند. این چیدمان از نظر جهت یابی روشن و واضح است (شما همیشه برای ورود یا خروج از دروازه ها در یک خط راست حرکت می کنید) نور طبیعی دارد و از امتیاز چشم اندازی خوشایند به فضاهای داخلی که معمولاً بسته اند، برخوردار است. می توان احساس کرد که راجرز آگاهانه یا ناخودآگاه، آنچه را پیانو Renzo Piano کنار گذاشته به کار گرفته و ایده خلاقانه او را در کانسای Kansai که ترکیب متقاعدکننده ای از موجود زنده و ماشین است، در سطحی دیگر به کار برده است.

ورود با خودرو بهترین چشم انداز اولیه را از این دستاورد معماری پیش رو می نهد. با چرخیدن به سمت شمال غربی مجموعه باراخاس ترمینال جدید همچون موجود جنبنده پرقدرتی در چشم انداز رنگ باخته دشتی مرتفع ظاهر می شود. پستی و بلندی بام تقلیدی از فراز و نشیب تپه های دور دست است و طیفی از رنگ های رنگین کمان را در خود دارد .

پس از پیاده شدن مسافرها، خودروها به نرمی در آغوش بال گشوده بام، و پارکینگ وسیع آن با گنجایش 9 هزار خودرو جا می گیرد. بام محوطه سازی شده پارکینگ و دیوار های آن را شبکه فلزی نازکی پوشانده که حجم بزرگ محوطه را تلطیف می کند. شش ورودی استوانه ای، که با نمودار های بسیار بزرگ متمایز شده اند، فضا را کمی غیرواقعی نشان می دهند. حرکت از نقطه کنترل ورودی تا درهای خروجی، هماهنگ با فراز و فرود بام و ریتم سازه آن مشخص شده است.

تکیه گاه اصلی، متشکل از واحد هایی به شکل Y شامل اجزای فولادی دوکی شکلی است که به وسیله پایه های بتنی در جای خود محکم، و با رنگ مخصوص راجرز، زرد تخم مرغی رنگ آمیزی شده اند. این اجزای فولادی همچون شاخه های این سازه درختی شکل اند که تنه های قطور بتنی آن ها در سراسر بنا گسترده شده است. باراخاس که گرداگرد شبکه ای مدولار Modular به ابعاد 18 در 9 متر چیده شده در واقع مجموعه ای عظیم است که قابلیت گسترش بیشتر، همراه با رعایت صرفه جویی در مصالح، زمان و ساخت و ساز را هم دارد.

برخی اجزا که به طور خاص برای این پروژه طراحی شده اند، از جمله واحدهای هواسازی کف ساختمان و چراغ های کاسه مانند، امروز به صورت انبوه و تجاری تولید می شوند. تلاطم افسون کننده ی بام فضاهای متنوعی به وجود می آورد: از سالن های بزرگ و مرتفع ورودی در نقاط اوج، تا فضاهای خودمانی تر سالن انتظار، غذاخوری و مسیرهای رفت و آمد. الگوی مفهومی آن هم، آشکارا، سقف بازار است که با ملاطفت، انبوه جمعیت و فعالیت های متنوعی را در پناه خود می گیرد.

در باراخاس، استفاده خلاقانه و خوشایند از نور و چشم اندازهای پیرامون، آن را از بی نظمی رایج در فرودگاه رهانیده است. دیوارها ی شیشه ای، ارتباطی آرامش بخش با بیرون برقرار می کنند و روشنایی خیره کنند مادرید، پس از گذشتن از نورگیرهای سقفِ موجدار، در فضای داخل جاری می شود. تابش نور به کف، که از سنگ آهکی کرم رنگ است، آن را به سطح صاف براقی تبدیل می کند که به فضاهای غار مانند بنا روح می بخشد. چشمگیرتر از همه اینکه نور، سه فضای خالی موازی و دره مانند در طول بنا را هم روشن می کند. این فضاهای چند طبقه علاوه بر هدایت نورِ روز به سالن پایین، مراحل مختلف خروج را، از کنترل اولیه تا سوارشدن به هواپیما، مشخص می کنند. در فواصل منظم، پل هایی روی فضاهای دره مانند ساخته شده، باعث می شود مسافران ورودی و خروجی از حال هم باخبر شوند که این کار احتمال گم کردن جهت و سرگردانی را کاهش می دهد. در حالی که دره میانی چشم اندازی تماشایی را به سالن تحویل بار در پایین فراهم کرد؛ دره پایین و بالا را مسیرهای رفت و آمد عمودی پوشانده اند. ردیف طولانی پله برقی و پیکان ها، روی شکاف ها قرار گرفته اند و آسانسور های شیشه ایِ جالبی که حاصل خلاقیتِ هیث رابینسون William Heath Robinson هستند تند و تند بالا و پایین می روند. دره بالایی را خیل عظیم فروشگاه ها که وجودشان در چنین مکان هایی اجتناب ناپذیر است اشغال کرده اند. اما راجرز با تنظیم مقرراتی قاطع برای آن ها، کوشیده مانع نفوذ و مزاحمت این بخش های تجاری شود.

38 دروازه ورودی روی سکویی با سه ارتفاع متفاوت قرار دارند و 26 دروازه دیگر هم در کنار ساختمان که به نوعی نمونه کوچک ترمینال است و به وسیله یک قطار زیر زمینی به مجموعه اصلی وصل می شود، ردیف شده اند. سکوی ورودی به طول سه چهارم مایل بی انتها به نظر می رسد؛ فضایی بلند و باریک که با ردیف متوالی سازه های درخت مانند به هم متصل شده است. در سراسر آن، رنگ زرد خاص راجرز را طیفی از رنگ های گوناگون تقویت می کند. بخشی از این طراحی بازیگوشانه، دلایل زیبایی شناختی دارد، اما در ضمن رنگ ها به جهت یابی کمک می کنند، چون با علایم دروازه های ورود و خروج مطابقت دارند. مسافران خروجی به طرف ستون های قرمز، نارنجی، آبی یا سبز می روند. اینجا پایان مسیر خروج است و پس از آن هواپیما، باند پرواز و آسمان دیده می شود. مسافران ورودی، مسیر را در جهت عکس طی می کند، وارد سکوی ورودی می شوند، به بخش تحویل بار در طبقه پایین می روند و در نهایت از دره پر از جنب و جوش و روشنِ پایین سر در می آورند.

حالت رویایی باراخاس عظمت تکنیک ساختمانی آن را به درستی نشان نمی دهد. همه چیز راحت و بی دردسر به نظر می رسد. اما زیر پله ها و در پشت صحنه، دنیای زیرزمینی و پرتلاطم فضاهای عملیاتی قرار دارد که یکی از آن ها تسهیلات زیرزمینی وسیع تحویل بار است. در این ساختمان، هیچ چیز برای مدت طولانی بی حرکت باقی نمی ماند و ریتم حرکت مداوم و پایان ناپذیر مردم، هواپیماها و کارکنان، به معماری بنا شکل و سرزندگی می دهد.

برگ برنده این ماشین عظیم ،توانایی خلق تجربه های انسانی ارزشمند و حتی عاطفی و احساساتی است. با ساخت این ترمینال، به نظر می رسد فرودگاه به عنوان یک گونه ساختمانی، سرانجام در سیر تکامل کوتاهش به معیار و مبنایی قابل قبول دست یافته و این کرم زشت بالاخره به پروانه تبدیل شده است. آیا زیاده خواهی است اگر امیدوار باشیم که پروژه مدنی و با فرهنگ راجرز به برنامه ریزی برای ساخت نسل آینده فرودگاه ها کمک کند؟

برگرفته از:
اسلسور، کاترین، ترجمه آزیتا ایزدی، "ترمینال جدید فرودگاه مادرید، ریچارد راجرز و همکاران"، مجله معمار، فروردین و اردیبهشت 1389، شماره 60.

نظرات

نظری وجود ندارد، اولین نفری باشید که نظری ثبت می کنید.