1392/12/18

درس واره شماره 4- طراحی دیجیتال

اشتراک گذاری

درطول تاریخ طراحی، الگوریتم ها به صورت گسترده ای در معماری استفاده شده اند؛ حتی قبل از اینکه مفهوم الگوریتم با کامپیوتر پیوند بخورد، دستورالعمل ها و قواعدی در معماری وجود داشته اند که در واقع همان الگوریتم ها بوده اند.

 نمای داخلی گنبد مسجد شیخ لطف ا... در اصفهان؛ یک نمونه از طراحی قاعده مند و الگوریتمی قبل از پیدایش کامپیوتر.


برای عقلانی کردن و منطقی کردن فرآیند طراحی در حرفه ی معماری چاره ای جز استفاده از دستورالعمل هایی ساختارمند، گسسته و منطقی وجود نداشته است.

در مراحل اولیه و کانسپت یک طراحی، الگوریتم ها متهم می شوند به اینکه حساسیتی نسبت به مسائل زیبایی شناسی ندارند چرا که از فرآیندهای منطقی و ریاضی استفاده می کنند؛ به همین دلیل امروزه متداول ترین روش استفاده از کامپیوتر در طراحی معماری، ترکیبی است از طراحی اولیه و تصمیم گیری های مهم ابتدای طراحی، با روش های ذهنی و دستی و سپس بسط و ادامه ی آن ایده ها به وسیله ی نرم افزارهای کامپیوتری.

 

مدل کامپیوتری ساخته شده از ساختمان تد در تایوان، تهیه شده در دفتر استیون هال، 2010.

 

 اما مساله ای که در این روش وجود دارد این است که در آن نه طراح به امکانات و موقعیت های جدیدی که می تواند با کامپیوتر به آنها دست پیدا کند، آگاه می شود و نه نرم افزارها قادر خواهند بود تا ویژگی های منحصر به فرد و شخصی هر طراح را پیش بینی و لحاظ  کنند؛ بنابراین نتیجه ای که حاصل خواهد شد، فاصله ای است که بین طرح و قابلیت های ذهنی طراح و ظرفیت واقعی ابزارهایی مانند کامپیوتر ایجاد می شود. طراحان اغلب فرصتی را که برای آنها با استفاده از ابزارهای دیجیتال مهیا می شود، از دست می دهند، فقط به این دلیل که به درستی درک نکرده اند که الگوریتم ها و محاسبات می توانند قسمتی از یک فرآیند طراحی باشند.

 

طراحی دیجیتال به معنای استفاده از منطق الگوریتمی و دیجیتال.

 

اولین بار که عده ای از طراحان ادعا کردند به طراحی دیجیتال روی آورده اند، نبود ادبیات مشترک در مورد اینکه چه چیزی در واقع طراحی دیجیتال را تشکیل می دهد، سبب به وجود آمدن سوء تفاهماتی شد؛ استفاده از کاربردهای کامپیوتر (مانند نرم افزارها) در واقع به معنای طراحی کردن دیجیتال نیست؛ طراحی دیجیتال در حقیقت به معنای تجزیه کردن یک فرآیند به اجزا و الگوهای گسسته و جمع بندی این الگوها در قالب هایی است که می توانند به وسیله ی کامپیوتر درک و پردازش شوند. صفت دیجیتال به معنای استفاده کردن از خواص ذاتی کامپیوترها است؛ از این رو به فرآیند منجر به تولید یک محصول نسبت داده می شود نه خود محصول؛ اگر به طراحی دیجیتال به عنوان یک فرآیند نگاه شود، اهمیت این نکته نمایان می شود که برای تشخیص آنکه کدام طراحی را می توان جزو طراحی دیجیتال به حساب آورد، باید ابتدا مراحل و فرآیند طراحی آن را به خوبی فهمید و تشخیص داد.

 

طراحی دیجیتال در قالب استفاده از منطق الگوریتمی در مراحل اولیه طراحی


دنیای طراحی بر مبنای محاسبات و طراحی دیجیتال به طور کامل با دنیای طراحی دستی متفاوت است. طرح ها، کانسپت ها و فرآیندهایی که برای طراح انسانی غیرقابل درک، غیرقابل پیش بینی و در ظاهر غیرممکن به نظر می رسند، در دنیای طراحی دیجیتال می توانند به وسیله ی سازوکارهای جدید طراحی، امکان اجرا و توسعه یابند؛ این گسترش ناگهانی عواقب نامعلومی هم به دنبال دارد، از جمله اینکه طراحی دیجیتال و استفاده از کامپیوتر به یک ابزار تجاری تبدیل شده، که در نتیجه آن فرم های عجیب و غریبی که مبدا، فرآیند و منطق تولید آنها کاملا مبهم و ناشناخته است تولید می شوند. اینگونه فرم ها تنها جنبه های ظاهری را مدنظر قرار داده و تبدیل آنها به معماری که علاوه بر ظاهر مطلوب باید به نیازهای عملکردی و ایستایی هم پاسخ دهد، بسیار دشوار است. 

 

 طراحی دیجیتال جاذبه های ظاهری بسیاری دارد، اما نباید این موضوع سبب این شود که سایر نیازهای یک ساختمان مانند عملکرد معماری، سازه، امنیت، پاسخگویی به محیط و ... تحت الشعاع قرار گیرد.

 

در دو دهه اخیر، معماران زیادی از طراحی دستی و نگرش اجرایی به معماری، به سمت طراحی کامپیوتری و فرم محور در معماری روی آورده اند؛ این جابه جایی در عین حال که موثر بوده است ولی هنوز هم به کمال مطلوب خود نرسیده است؛ یک دلیل این مطلب عدم آموزش معماری الگوریتمی برای معماران می باشد؛دلیل دیگر عدم درک صحیح از ادبیات طراحی دیجیتال است. امروزه با وجود استفاده ی بیشتر معماران از کامپیوتر، به سختی می توان مواردی را یافت که در آن معمار از همه توان و پتانسیل ابزار کامپیوتر در جهت درست استفاده کند. بعضی از دفاتر بزرگ معماری مانند NBBJ، SOM یا RTKL از کامپیوتر به سادگی به عنوان یک ابزار موثر و در گسترش طرح های دستی سنتی استفاده می کنند؛ در مقابل معماران آوانگارد برجسته ای همچون زاها حدید Zaha Hadid از کامپیوتر بیشتر به عنوان ابزاری برای ارائه طرح ها و بازاریابی استفاده می کنند.

 

 طرح مرکز فرهنگی حیدرعلی اف در باکو، آذربایجان، طراحی شده در دفتر زاها حدید.

 

گاهی معماران جوان تازه کاری هم دیده شده اند که قادر هستند از روش های الگوریتمی به خوبی برای ارتقای طراحی استفاده کنند؛ ولی می توان گفت که بیشتر معماران و شرکت های معماری بر خلاف ظاهر و ادعایشان، هنوز ایده های خود را با ذهن سنتی خود و یا نرم افزارهای تجاری ساده می پرورانند.

مطابق تعاریفی که از طراحی در نظریه های گوناگون ارائه شده است، طراحی بیشتر با تصور و خیال در ارتباط است تا با واقعیت. در مراحل اولیه طراحی و شکل گیری نامشخص سروکار دارد؛ شکل گیری کانسپت طراحی در واقع ترکیب شدن افکار و ایده ها برای تشکیل یک فرم در ابتدایی ترین مراحل آن است، ولی این لزوما به معنای ظاهر شدن ناگهانی فرم نیست؛ استفاده از منطق الگوریتمی در واقع به هم پیوند دادن و یکی کردن افکار و تلاش های مبهمی است که برای کشف امکانات موجود انجام می شود.

 

طراحان در مراحل اولیه طراحی از روش های متفاوتی استفاده می کنند، یکی از این روش ها استفاده از مدل های کوچک شده ای از فرم است و طراحی الگوریتمی هم مانند اینگونه مدل ها فقط ابزاری برای طراحی به شمار می رود.

 

برای بیان الگوریتم ها و انتقال آنها به کامپیوتر نیاز به یک زبان واسط وجود دارد؛ زبان هایی که تا امروز شناخته شده اند، برای ارتباط بین انسان ها ساخته شده اند، ولی زبان الگوریتم ها زبانی است که ارتباط بین انسان و کامپیوتر را برقرار می کند. وقتی انجام کاری به یک انسان واگذار می شود، باید محدودیت ها و ظرفیت های یک انسان را که شناخته شده و قابل پیش بینی هستند، در نظر گرفت؛ ولی وقتی کاری به کامپیوتر واگذار می شود، دیگر لازم نیست محدودیت ها و ظرفیت های انسانی را لحاظ کرد، چرا که کامپیوتر چیزی شبیه ذهن انسان نیست. کامپیوتر فقط یک همکار برای بالا بردن قدرت تصور انسان است.

از دیگر ایراداتی که به استفاده از منطق الگوریتمی در طراحی وارد شده است این بوده که از دیدگاه بعضی از طراحان رابطه متقابل بین اعداد و ایده های فرمی و هندسی محدود کننده و دست و پاگیر است؛ در حقیقت این طراحان بیشتر مایلند بر روی خود ترکیب طرح متمرکز شوند تا اینکه به ریاضیات ترکیب طرحشان بپردازند. این موضوع نه تنها سبب مقاومت هایی در برابر فرآیندهایی می شود که سعی در عقلانی کردن طراحی دارند، بلکه حتی می توان آن را مانعی برای کشف محدودیت های فرآیندهای عقلانی برای طراحی دانست.

نرم افزارهای کامپیوتری و به عبارت دیگر نرم افزارهای مربوط به طراحی به کمک کامپیوتر، مجموعه ای از الگوریتم ها هستند که هریک برای حل مساله خاصی در طراحی آماده شده اند. یک کاربر بدون اینکه از سازوکار آنها و نحوه ی به کارگیری آنها برای استفاده از حداکثر پتانسیل و توان کامپیوتر اطلاعات وسیعی داشته باشد، آنها را به کار می گیرد؛ ولی در واقع نرم افزارهایی که برای طراحی با کمک کامپیوتر ساخته می شوند، باید به کاربر کمک کنند تا با سازمان دهی بهتر با ایده ها و فرم های پیچیده ارتباط برقرار کند، ولی فقط تعداد معدودی از اینگونه نرم افزارها هستند که به معنای واقعی، دارای ابزارهایی برای تعریف سازوکارهای الگوریتمی باشند، تا طراح را قادر به ساختن فرمی فراتر از حد تصور خودش و آن نرم افزار کند. البته طراحان کمی هم هستند که دانش و فهم استفاده از سازوکارهای طراحی الگوریتمی را به خوبی در اختیار دارند.

 

استفاده از ابزارهای دیجیتال در خلق پیچیدگی های فضایی.


برخلاف مفهوم طراحی و حل مساله در دیگر رشته های مهندسی که هدف در آن حل یک مساله خاص از طریق بهترین فرآیند ممکن از بین چند راه حل معلوم و محدود است، طراحی در معماری یک انتخاب نامحدود، سیال و نامعین است. البته اطلاعات مدونی مانند استانداردهای طراحی، ضوابط و قوانین حاکم و شیوه ی پاسخگویی به شرایط محیطی را می توان به عنوان پارامترهای این مساله تعریف کرد، ولی نمی توان گفت هر راه حلی که این اصول را رعایت کرده باشد، یک راه حل و طراحی موفق است؛ تصمیم گیری و طراحی در چنین شرایط لغزنده ای، نیاز به تجربه، قدرت طراحی، درک بالا و قوه ی ابتکار دارد؛ قوه ی ابتکار نوعی مهارت در تصور، خلاقیت و تدبیر اندیشیدن است که نباید با مفاهیمی مانند توانایی در برنامه ریزی، توانایی در حل مساله و یا توانایی در شبیه سازی اشتباه گرفته شود.

 

ساز و کارهای الگوریتمی منجر به خلق پیچیدگی هایی می شوند که توسط طراح آن الگوریتم و حتی خود آن نرم افزار غیر قابل پیش بینی اند.

برگرفته از:
گلابچی، محمود/ اندجی گرمارودی، علی/ باستانی، حسین/1391 /معماری دیجیتال/ انتشارات دانشگاه تهران.

نظرات

نظری وجود ندارد، اولین نفری باشید که نظری ثبت می کنید.