1394/04/22

درس واره شماره 21- معماری فولدینگ

اشتراک گذاری

معماری فولدینگ Folding Architecture یکی از سبک های مطرح معماری در دهه پایانی قرن گذشته بوده است. فلسفه فولدینگ Philosophy Of Folding برای نخستین بار توسط فیلسوف فقید فرانسوی، ژیل دلوز Gilles Deleuze مطرح گردید. وی همچون  ژاک دریدا Jacques Derrida از جمله فلاسفه مکتب پسا ساختارگرایی Post-Structuralism محسوب می شود. دلوز نیز مانند دریدا  اساس اندیشه خود را در جهت زیر سوال بردن بینش مدرن و مکتب ساختارگرایی Structuralism قرار داد.

فلسفه دلوز Philosophy Of Deleuze، یک فلسفه افلاطون ستیز Anti-Platoni و دکارت ستیز Anti-Descartes است به عبارت دیگر می توان بیان نمود، که فولدینگ یک طرح ضد دکارتی است. از نظر دلوز، هستی از زیر بناهای عقلِ ریاضی استخراج نشده است. وی در کتاب معروف خود، آنتی ادیپز Auti oedipust 1972 خرد مدرن را مورد پرسش قرار داد. از نطر دلوز، خرد هر جایی است.

فلسفه فولدینگ، منطبق ارسطویی Aristotle ‘s Logic را نیز زیر سوال می برد. از نظر این فلسفه، هیچ ارجحیتی در جهان وجود ندارد. فولدینگ به دنبال تعدد است و می خواهد سلسله مراتب را از بین ببرد. این فلسفه در پی از بین بردن دوگانگی ها است. 

 

(1930-2004) ، Jacques Derrida  ژاک دریدا

 


فولد Fold یعنی چین و لایه ی هزارتو، یعنی هر لایه در کنار لایه دیگر، همه چیز درکنار هم است، هیچ اندیشه ای بر دیگری ارجحیت ندارد، موضوعی بالاتر از دیگری نیست، همه چیز افقی است. به عبارت دیگر فولدینگ می خواهد منطبق دو ارزشی را دیکانستراکت Deconstruct کند و کثرت و تباین Multiplicity & Difference را جایگزین آن کند. فولدینگ هم مانند دیکانستراکشن Deconstruction در پی از بین بردن مبناهای فکری تمدن غرب و بالاخص منطق و ریاضی گونه ی مدرن است. فولدینگ، عمود گرایی Veticalism، طبقه بندی و سلسله مراتب را مردود می داند و به جای آن افقی گرایی Horizontalism را مطرح می کند. از نظر فولدینگ همه چیز هم سطح یکدیگر است. دلوز در کتاب خود به نام "فولد، لایبنیتس و باروک"  Fold: Leibniz and the Baroque  جهان را چنین تبین میکند: جهان به عنوان کالبدی از فولدها و سطوح بی نهایت که از طریق فضا - زمان فشرده شده، در هم پیچ و تاب خورده و پیچیده شده است. دلوز هستی و اجزای آن را همواره در حال شدن می بیند. یکی از موارد کلیدی در مباحث مطرح شده توسط دلوز، افقی گرایی است. دلوز به همراه یار همفکر خود، فیلیکس گاتاری Félix Guattari، مقاله ای به نام ریزوم Rhizome در سال 1976 در پاریس Paris منتشر کردند. این موضوع در کتاب هزار سطح صاف A Thousand Plateaus  در سال 1980 به صورت کاملتر توسط این دو مطرح گردید.

 

(1925-1995) ، Gilles Deleuze  ژیل دلوز

 

هزار سطح صاف  A Thousand Plateaus ، فیلیکس گاتاری و ژیل دلوز  Gilles Deleuze & Félix Guattari


ریزوم گیاهی است که بر خلاف سایر گیاهان ساقه آن به صورت افقی و در زیر خاک رشد می کند برگ های آن خارج از خاک است. با قطع بخشی از ساقه آن، این گیاه از بین نمی رود، بلکه از همان جا در زیر خاک گسترش پیدا می کند و جوانه های تازه ایجاد می کند. این دو متفکر با مطرح نمودن بحث ریزوم، سعی در بنیان فکنی اندیشه ی غرب می نمایند و اصول اولیه آن را زیر سوال می برند. از نظر آن ها، عقلانیت غرب به صورت عمودوار، سلسله مراتب، درخت گونه و مرکز مدار است.

 

 

ریزوم  Rhizome ، فیلیکس گاتاری Félix Guattari ، پاریس  1976

 

داریوش شایگان، اندیشمند معاصر در این رابطه می نویسد: به رغم آنان- دلوز و گتاری-  تفکر غرب قرن ها در استیلای الگوی درخت وار بوده است. همه رشته های مطالعاتی، اعم از گیاه شناسی Plant Biology، زیست شناسی Biology، کالبد شناسی Anatomology، معرفت شناسی Epistemology، هستی شناسی Anthology و الهیات Theology از این الگو تأثیر پذیرفته اند. فلاسفه همواره در جست و جوی بنیاد و ریشه بوده اند. آنها نظام های رده بندی شده ایجاد کرده اند که شامل مراکز تولید معانی و مفهوم سازی و دستگاه های خود کار مرکزی، همچون حافظه های سازمان یافته بوده است. در نقطه مقابل نظام درخت وار، ریزوم و چندپارگی قرار دارد. ریزوم در نفس خود متعدد است.


 

ریزوم  Rhizome  ، فیلیکس گاتاری Félix Guattari ، پاریس  1976


ریزوم در عین لایه لایه و وابسته به مکان بودن، می تواند از جای خود بر کند، به پیش رود و حلقه های پیوند و شبکه های ارتباطی جدید ایجاد کند. این خاصیت پی آمدهایی در بر دارد: ریزوم می تواند سبب ارتباط نظام های بسیار متفاوت و حتی نامتجانس Non-uniform شود. ریزوم متشکل از واحد های مختلف نیست، بلکه از تجمع جهت های گوناگون تشکیل شده، نه آغازی دارد و نه پایانی، همیشه در بین راه است، ماهیت آن بی وقفه تغییر می یابد، بنابراین عامل دگردیستی Constant Metamorphosis دائمی است، مانند درخت، حاصل تولید مثل نیست، بلکه ضد تبار است، حافظه اش کوته زمان است و بنابراین ضد خاطره است.

 

داریوش شایگان Dariush Shayegan ، تهران  1314

 

 

برخلاف گرته ها و طرح های نقاشی که مدام عین خود را تولید می کنند، ریزوم نقشه ای است که همواره قابلیت برهم خوردن، ایجاد پیوند، واژگون شدن و تغییر را دارد و راه های ورود و خروج آن متعدد است. دلوز هم مانند دریدا قرائت تک معنایی را مردود می داند و معتقد به قرائت ها و تفاسیر مختلف و تفاهم، تعامل و تحمل این قرائت ها نسبت به یکدیگر و در کنار یکدیگر است. بابک احمدی، مؤلف و محقق معاصر درباره اندیشه دلوز می نویسد: "راه های بی شمار به خانه ای می رسند، درهای متعدد قصر باز و بسته می شوند، همه چیز چندگونگی معنا را ثثبیت می کند". بحث فولدینگ در معماری از اوایل دهه 1990 مطرح شد و به تدریج اکثر معماران نامدار سبک دیکانستراکشن  مانند پیتر آیزنمن، فرانک گهری، زاها حدید، و حتی معمار مدرنیست فیلیپ جانسون به این سمت گرایش پیدا کردند. از دیگر معماران و نظریه پردازان سبک فولدینگ می توان از بهرام شیر دل، جفری کیپنیز، گرگ لین و چارلز جنکز  نام برد. همانند دیکانستراکشن، خاستگاه فلسفه فولدینگ در فرانسه و معماری فولدینگ در آمریکا بوده است.

 

بابک احمدی  Babak Ahmadi  ، تهران 1327

 

 

این معماران در کارهای جدید خود پیچیدگی را با وحدت یا تقابل نشان نمی دهند بلکه به صورت نرم و انعطاف پذیر، پیچیدگی ها و گوناگونی های مختلف را در هم می آمیزند. این کار باعث از بین بردن تفاوت ها نمی شود. باعث ایجاد یک پدیده همگون و یک پارچه نیز نمی گردد، بلکه این عوامل و نیروها به صورت نرم و انعطاف پذیر در هم می آمیزند. هویت خصوصی هر یک از این عوامل در نهایت حفظ می شود. مانند لایه های درونی زمین که تحت فشارهای خارجی تغییر شکل می دهند، در عین اینکه خصوصیات خود را حفظ می کنند. نظریه ی دیکانستراکشن جهان را به عنوان زمینه هایی از تفاوت ها  می دید و این تضادها را در معماری شکل می داد. این منطق تضادگونه در حال نرم شدن است تا خصوصیت بافت شهری و فرهنگی را به گونه ای بهتر مورد استفاده قرار دهد.دیکانستراکشنیست ها عدم هماهنگی های درون پروژه را در ساختمان و سایت نمایش می دادند و این نقطه آغاز پروژه آنها بود. ولی آنها اکنون این تفاوت ها را در تقابل نشان نمی دهند، بلکه آن ها را به صورت انعطاف پذیری در هم می آمیزند و یک منطق سیال و مرتبط را دنبال می کنند. معماری فولدینگ در مقیاس شهری در جایی بین زمینه گرائی Contextualism و بیان گرایی Expressionism قرار دارد. فرم های انعطاف پذیر  نه به صورت کاملاً هندسی و نه به شکل های دلبخواهی می باشند.

 

 

 

در مقیاس شهر، این لایه های تا شده و انعطاف پذیر نه بی تفاوت نسبت به بافت مجاور خود و نه مطابق با آن هستند، بلکه از شرایط محیطی بهره می برند و آن ها را در منطق پیچ خورده و منحنی خود جای می دهند. گرگ لین در تعریف معماری فولدینگ می گوید: "فولدینگ یعنی تلفیق نمودن عوامل نامربوط در یک مخلوط به هم پیوسته". در این رابطه می توان لایه های رسوبی در کوه ها را مثال زد که در اثر فشارهای درونی زمین روی یکدیگر خم شده و پیچ و تاب خورده اند. در عین اینکه هر لایه خصوصیات درونی خود را حفظ کرده است، ولی با لایه های مجاور خود درگیر شده و لایه ها به صورت انعطاف پذیری در کنار یکدیگر انحناء پیدا کرده اند.

معماری فولدینگ، معماری نئوباروک Neo-Baroque نیز نامیده می شود. معماری ارگانیک Organic Architecture نام دیگری است که می توان به معماری فولدینگ لقب داد. زیرا ساختمان ها ساخته شده به این سبک با توجه به شرایط محیطی شکل  می گیرند و گسترش می یابند. در فیلم "پایانگر2" Terminator2 نیز هنرپیشه ای که نقش منفی داشت می توانست کالبد خود را به صورت جیوه در بیاورد و همانند جیوه در هر شرایطی تغییر حالت دهد. در روی کف زمین به صورت یک کفپوش پهن شود و سپس از روی کف بلند شده و به صورت انسان و یا حالت های دیگر در بیاید. با استفاده از کامپیوتر، این انتقال و تغییر شکل به راحتی قابل اجرا است و معماران فولدینگ سعی می کنند که معماری را با علم روز همگون و هم سو سازند.

 

 

پیتر آیزنمن Peter Eisenman ،  نیوجرسی New Jersey 

  

فرانک گهری  Frank Gehry ،  تورنتو Toronto 

در این رابطه بهرام شیر دل می گوید: فکر من و همکارانم در معماری و شهرسازی، قابل انعطاف کردن فضاها است به گونه ای که جواب گوی تفاوت های بی شماری باشد. همیشه معتقد بوده ام باید معماری جدید به وجود آید که با افکار و زندگی زمان خود انطباق داشته باشد و فرهنگ و تمدن موجود را غنی تر کند. انسان با گذشت زمان افکار و خصوصیاتش تغییر می کند - بر عکس سایر جانداران - معماری هم باید به تبع آن تغییر کند. پیتر آیزنمن به عنوان بانی فلسفه فولدینگ در معماری، لغت Weak Form یا "شکل ضعیف" را مطرح کرده است. فرمی که قابل انعطاف است و خود را با شرایط محیطی وفق می دهد. همانند ژله که با شکل ظرف خود تطبیق می یابد. لذا فرم ها یا  لایه های معماری فولدینگ، در مجاورت و هم تراز از یکدیگر به صورت انعطاف پذیر و در انطباق با شرایط کالبدی، اجتماعی و تاریخی محیط در سایت قرار می گیرند.

 

زاها حدید  Zaha Hadid ،  بغداد Baghdad , Iraq  

 

فیلیپ جانسون  Philip Johnson ، کلیولند ، اوهایو Cleveland, Ohio 

 

بهرام شیردل Bahram Shirdel ، تهران Tehran,Iran 


جفری کیپنیز  Jeffrey Kipnis ، جورجیا  Georgia

 

گرگ لین Greg Lynn ، اوهایو Ohio,United Astate 

برگرفته از:
www.daviddeamer.com
www.mytattoospro.com
www.hellotcm.com
www.miamiherald.com

نظرات

نظری وجود ندارد، اولین نفری باشید که نظری ثبت می کنید.