1395/05/16

درس واره شماره 57- درباره معماری های-تک

اشتراک گذاری

معماران های-تک High-Tech همگی حداقل بر یک چیز توافق دارند،آن ها از واژه های های-تک متنفرند. جدا از عدم تمایل آن ها به محدود شدن در یک قالب به نظر می رسد که سه دلیل عمده برای این موضوع وجود دارد. 

در اوایل دهه 1970 های–تک به عنوان وسیله ای برای استفاده از تکنولوژی های روز در معماری به گونه ای سوء استفاده گر بود. شاید در برخی موارد معماری های–تک تبدیل به ملغمه ای از تکنولوژی های روز در زمینه های گوناگون بود که در جای خود نیز استفاده نمی شدند. 

واژه های-تک یک کلمه مبهم است. مفهوم های-تک در معماری متفاوت با معنی آن در صنعت است، در صنعت مفهوم های–تک، الکترونیک، کامپیوتر، چیپ های سیلیکون، ربات ها و مشابه آن هاست، ولی امروزه در معماری، های–تک یک سبک ویژه ساختمان سازی است، مشکل دیگر این است که به محض این که ما از کلمه سبک استفاده می کنیم با سومین اعتراض روبرو می شویم. معماران های-تک بریتانیایی از کلمه سبک بیشتر از لغت های-تک متنفرند. در ایالات متحده آمریکا واژه های–تک اساساً به سبک بر می گردد، اما در بریتانیا معنایی بیش از سبک دارد که در این مقاله تحلیل و نقد مفهوم انگلیسی های-تک مد نظر می باشد. با وجود نیاز به حل این اشکالات، برای اختراع یک نام جدید بسیار دیر شده است زیرا بیشتر علاقمندان به معماری معاصر حداقل مفهوم عمومی های-تک را می دانند و به نام آن عادت کرده اند. اگر های–تک هیچ ربطی به تکنولوژی برتر نداشته باشد به همان اندازه سبک گوتیک هیچ ربطی به کارهای گوتیک ندارد.

 

High Tech, Wallpaper

 

High Tech

 

High Tech, Architecture 

 

High Tech, Robot


بنابراین مفهوم واقعی های-تک  چیست؟ می توانیم به آسانی بگوییم که مصالح مشخصه آن فلز و شیشه است، معمولاً محصولات صنعتی را به تجسم در می آورد و از صنایع پیشرفته بیش از صنعت ساختمان به عنوان منابع مهم تکنولوژی و تجسمی استفاه می کند.

 

High Tech, Architecture

 

High Tech, Architecture 


های-تک به عنوان بر چسبی برای ساختمان هایی که در سه دهه ی اخیر توسط ریچارد راجرز، نورمن فاستر، نیکلاس گریمشاو و مایکل هاپکینز طراحی شده اند به کار می رود. 

نمونه های دیگری از های-تک که کاملاً های-تک نیستند وجود دارند ولی این چهار نفر رهبران این حرکتند. های–تک در مفهوم یک جنبش است ولی هیچ کنفرانسی برگزار نمی کند و بیانیه ای ارائه نمی دهد، بیشتر اعضای آن زمینه تحصیلاتی مشابهی دارند و شخصاً همدیگر را می شناسند، آن ها در شرکت های یکدیگر کار کرده اند، بعضی وقت ها با همکاری و زمانی با رقابت ایده هایشان را مبادله کرده اند.

 

Richard Rogers, Architect, Florence-Italy, 1933

 

Norman Foster, Architect, Stockport-England, 1935

 

Nicholas Grimshaw, Architect, Hove-England, 1939

 

Michael Hopkins, Architect, Poole-England, 1935


عملکرد و فرم – تکنیک یا سبک؟ 

معماران های–تک مانند مدرنیست های پیشرو دهه 1920، باور داشتند که چیزی به نام روح زمان (من) وجود دارد که معمار وظیفه ای اخلاقی برای بیان آن دارد، روح دوران ما (معاصر با معماران های-تک) در تکنولوژی پیشرفته نهفته است بنابراین معماری باید در این تکنولوژی سهم داشته باشد و از آن استفاده کند، مانند تکنولوژی صنعت اتومبیل سازی، ارتباطات، هواپیمایی و سفرهای فضایی، آن ها می پرسند: چرا ساختمان ها باید متفاوت با دیگر مصنوعات فرهنگی – صنعتی باشند؟ چرا ما به ساختن ساختمان ها از مصالح پرزحمت و نادقیق مانند آجر، ملات، سیمان و تیرچوبی ادامه می دهیم، وقتی که می توانیم آن ها را از ترکیبات سبک و دقیق، از فلز و شیشه پیش ساخته در کارخانه و قابل اتصال به وسیله پیچ و مهره در سایت بسازیم؟

معماری های-تک معماری را به عنوان یک شاخه تکنولوژی صنعتی دنبال می کند او ادعای هیچ امتیاز هنری یا اجتماعی نمی کند، او آرزو می کند که ساختمان هایش توسط همان معیارهای اجرایی که دیگر ابزارهای زندگی روزمره قضاوت می شوند، داوری گردند. او می خواهد آن ها عملکردی و موثر باشند نه هنری و سمبولیک، اما در این جا یک ابهام وجود دارد، به نظر می رسد که معماری هیچ وقت نتوانسته است به طور خالص عملکردی باشد. اگر چه اهمیت ندارد که معماری های-تک چقدر سخت کوشیده تا بر این مسأله غالب شود. ساختمان های های-تک نشانه و ارائه دهنده تکنولوژی اند تا استفاده از آن در موثرترین و امکان پذیرترین راه ممکن و این درست برخلاف روح صنعت می باشد،  ممکن است ساختن یک دیوار آجری یا بتنی باربر ارزانتر و سریعتر باشد ولی معمار "های-تک" همیشه قاب های فلزی و سبک وزن را ترجیح می دهد زیرا که این یک فن برای هماهنگی بیشتر ساختمان با روح زمانه است. مشخصه های عمده های–تک یعنی: سازه فولادی نمایان، داکت های تهویه هوایی مرئی و غیره تقریباً راه حل های اقتصادی نیستند، همیشه یک گزینه ارزانتر و عملی تر وجود دارد اما این معماری است نه مهندسی.

 

Ningbo Gateway, Rogers Stirk Harbour & Partners, Ningbo-China, 2009

 

France Avenue, Foster & Partners, Paris- France, 2000-2004

 

 Southern Cross Station, Grimshaw Architects, Melbourne-Australia, 2006

 

Bracken House, Hopkins Architects, London-UK, 1992 


لوکوربوزیه خانه را به عنوان یک ماشین برای زندگی در آن توصیف می کرد، او خانه هایی را که از لحاظ تکنولوژی، ابتدایی و شبیه ماشین بودند ساخت. ساختمان های های–تک واقعاً شبیه یک ماشین هستند ولی در مفهوم با آن تفاوت های اساسی دارند. 

ماشین ها اغلب به صورت انبوه و در خط تولید ساخته می شوند، اقتصادی ترین روش های ساخت برای آن ها در نظر گرفته می شود و به وسیله عموم مردم قابل استفاده هستند ولی ساختمان های های–تک هیچکدام از این خواص را ندارند، آن ها فقط ظاهری ماشینی دارند. ساختمانهای های-تک با وجود عملکردهای گوناگون اشکال ظاهری بسیار نزدیکی به هم دارند.

 

Le Corbusier, Architect, La Chaux-Switzerland, 1887-1965

 

Immeuble Clarte, Le Corbusier & Pierre Jeanneret, Geneva-Switzerland, 1928-1932 

 

مشکل تولید انبوه 

یک معمار که سعی در تغییر روش ها و تولیدات محصولات صنعتی دارد با مشکلات خاصی روبرو می شود که اصلی ترین آن ها مشکل تولید انبوه است. ماشین ها در تعداد میلیونی ساخته می شوند، ساختمان ها معمولاً یکی. زمان زیاد و پول بسیاری برای طراحی و توسعه صرف می گردد، پیش نمونه های بسیاری باید ساخته و آزمایش شوند، اگر قرار است که یک ساختمان از تکنولوژی مشابهی استفاده کند و به همان سطح پختگی و کارآیی نایل شود باید سطح سرمایه گذاری مشابهی در طراحی و توسعه آن وجود داشته باشد ولی این کار اقتصادی نیست مگر این که قرار شود ساختمان ها یکسان و بصورت انبوه تولید شوند. به نظر می رسد که لازمه سازگاری دائم با شرایط گوناگون سایت و کاربردهای متفاوت به این معنی است که در نهایت ساختن با آجر و ملات ارزانتر است. البته ساخت صنعتی اجزای ساختمان امروزه وجود دارد ولی این مسأله برای صنعتی کردن فن ساختمان بسیار پیش پا افتاده است. برای پاسخ به این مشکل دو راه حل وجود دارد که در زیر معرفی می گردد. 

1- طراحی، توسعه، تولید و بازاریابی ساختمان های استاندارد، مایکل هاپکینز در ساختمان های پیتر واش سعی کرد این روش را به کار گیرد. ساختمان های اداری ظاهر کارخانه ای ساده ولی ظریفی را دارند که جزییات آن ها همانند محصولات صنعتی و اتومبیل ها در همکاری با تولید کننده توسعه یافته اند. آن ها ظاهر ماشینی "های-تک" را دارا هستند اگر چه ارزان نیستند و نتوانسته اند بازار انبوه برای خود پیدا کنند؛به نظر می رسد که یکبار دیگر ساختمان های مدل T شکست خورده اند. 

2- ساختن ساختمان کامل از اجزای کاتالوگ که با در نظر گرفتن تنوع در فن ساختمان و نبود استانداردها و دانش لازم در معماری در شرایط کنونی امکان پذیر نیست.

 

Energy From Waste, Hopkins Architects, Jersey-UK, 2011

 

T-shaped, Plan 

 

تضاد های-تک و محیط شهری 

وابستگی طبیعی های-تک با کارخانه به عنوان منبع الهام آن تأثیر ضمنی بر رابطه اش با شهر دارد. ساختمان های عمده و بزرگ های–تک (مرکز پمپیدو، ساختمان لویدز و بانک هنگ کنگ)، ساختمان های شهری هستند و معماران آن ها می توانند قطعاً ادعا کنند که بافت شهری تأثیری عمیق بر روی طراحی آن ها دارد. برای معماران های-تک فضا یک تمامیت انتزاعی است که تا زمانی که توسط استفاده کنندگانش با عملکرد تطبیق داده شود عاری از کیفیت های ویژه است، اما برای شهرگراها یا زمینه گراها، فضا لزوماً دارای ویژگی است زیرا توسط رابطه اش با بافت شهری تعریف می شود. برای مثال ساختمان لویدز را در نظر بگیرید، این بنا یک سایت نامنظم را اشغال می کند که توسط خیابان ها و کوچه هایی با مقیاس های متفاوت هم مرز است، ساختمان، به این بی قاعدگی فقط یک پاسخ می دهد فرم جعبه مانند حجم اصلی در یک سمت کاهش پیدا می کند تا تفاوت در مقیاس ساختمان های اطراف را تصدیق کند و برج های خدماتی به طریقی مرتب شده اند که مناسب گوشه های مانده سایت باشند.

 

 Centre Pompidou, Renzo Piano-Richard Rogers & Gianfranco Franchin, -Paris-France, 1971-1977

 

Centre Pompidou, Renzo Piano- Richard Rogers & Gianfranco Franchini, Paris-France, 1971-1977

 

Lloyds Building, Richard Rogers, London-UK, 1978-1986

 

Lloyds Building, Richard Rogers, London-UK, 1978-1986

 

HSBC Main Building, Foster & Partners, Hong Kong, 1983-1985

 

HSBC Main Building, Foster & Partners, Hong Kong, 1983-1985


دلیل دیگری برای شهر گرا نبودن فلسفه های-تک وجود دارد که کمبود رابطه آن با گذشته است. های-تک یک معماری خوش بین آینده نگر است که به پیشرفت توسط تکنولوژی باور دارد، او به اختراع بیشتر از نظم سنتی و به کنترل کردن محیط بیشتر از سازش با آن اعتقاد دارد. اگر شهر تجسم سنت، بقا، تداوم  و تاریخ است پس های–تک یک سبک ضد شهر است. ساختمان های های-تک بیشتر منظری انقلابی دارند تا سنتی، اگر بنا بود یک شهر های-تک ساخته شود، آن شهر یک ماتریس کاملاً خدماتی انتزاعی یا مگا استراکچر انعطاف پذیر مانند نسخه های شهری مدینه فاضله در دهه 1960 می بود، مانند Plug In City پیتر کوک با سازه های شهری غیرقطعی که توسط متابولیست های ژاپنی طراحی گردیدند. در این پروژه های نظری، سازه، دسترسی خدمات و تجهیزات (همانند همتایان های-تک)  خیلی مهم تر از فضا و مکان – داخلی یا خارجی، خصوصی یا عمومی هستند.

 

Ecopolis, Kiyonori Kikutake, 1990

 

City In The Air, Arata Isozaki, Tokyo-Japan, 1961

 

Shizuoka Press & Broadcasting Center, Kenzo Tange, Tokyo-Japan, 1967

 

Renewal Of  Tsukiji District, Kenzo Tange, 1963

 

Plug In City, Peter Cook, Archigram, 1962

 

Plug In City, Peter Cook, Archigram, 1962

 

فضا و انعطاف پذیری – تیپولوژی های-تک

عناصر گوناگون یک ساختمان های-تک  (سازه فولادی ماهیچه ای، پوسته نرم، لوله ها و داکت های هوایی عمدتاً روباز) اغلب با قدرت، عملکردشان را نشان می دهند، اما فرم (کامل) ساختمان اغلب به طور قابل ملاحظه ای بازتاب عملکرد مورد نظر نمی باشد، ساختن یک حجم بسیار شلوغ در بیرون برای ساده نگه داشتن فضای داخلی است. روشن ترین مثال این موضوع ساختمان مرکز پمپیدو در پاریس است که بیشترین تأثیر را در دهه 1970 برای پیشرفت این سبک داشت. این ساختمان در داخل بسیار ساده و در خارج بسیار  فنی و پیچیده است. 

اگر چه پمپیدو یک ساختمان چند منظوره با گالری های هنری، موزه، کتابخانه، تأتر، سالن کنسرت و رستوران است اما عناصر اصلی داخلی شامل خرپاهایی با دهانه بلند و حجیم است، عملکرد هرچه می خواهد باشد فضا نمی تواند یک عملکرد مجزا انجام دهد زیرا کل به صورت ایده انعطاف پذیر انجام شده است، تمام ایده گونه شناسی یک ساختمان های–تک براساس عملکرد یا استفاده استوار است که با هدف انعطاف پذیری ساختمان برای تطبیق با هر عملکردی بی ربط به نظر می رسد. 

ساختمان "های-تک" با دیگر بناها ارتباط کمی دارد. نماد یک ساختمان های–تک کارخانه است در حقیقت تأثیر سبک های–تک روی طراحی ساختمان بسیار فراگیر است. 

کارخانه به عنوان نوع مشخصه ساختمان مدرن جانشین خانه شده است. این جا ما مجبوریم تفاوتی بین خانه و مسکن سازی بگذاریم. نمونه های بسیاری از خانه های انفرادی وجود دارند که دقیقاً سبک های–تک در آن ها به کار گرفته شده است مانند خانه هاپکینز ، خانه شولیتز و ... 

در نهایت های–تک یک محیط بی پیرایه فلزی می آفریند که افراد بسیار اندکی آنرا به عنوان مأمن توصیف خواهند کرد.

 

Centre Pompidou, Renzo Piano-Richard Rogers & Gianfranco Franchini, Paris- France, 1971-1977

 

Centre Pompidou, Renzo Piano-Richard Rogers & Gianfranco Franchini, Paris- France, 1971-1977 

 

محیط زندگی روزمره، مسکن 

وقتی معماران های–تک مسکن سازی را به عهده می گیرند به طور معمول به مصالح و روش های سنتی متوسل می شوند. بنابراین از مسکن سازی دوری می کنند. معماران "های-تک" بجز گرایش به نوع خاصی از ساختمان، به سمت انواع خاصی از نظریات کارفرما گرایش داده می شوند. 

های–تک ادعای نظام سرمایه داری صنعتی (کارکردن برای بهترین ها) را تقویت می کند. او یک ارادتمند مشتاق جامعه صنعتی و سرمایه داری است، این مطلب در کارفرمایان پروژه های های–تک که اغلب بانک ها، بیمه ها و دیگر مراکز قدرتمند جامعه سرمایه داری هستند به وضوح قابل رویت است.

 

 Hopkins House, Hopkins Architects, London-Uk, 1976

 

 Hopkins House, Hopkins Architects, London-Uk, 19

برگرفته از:
موسوی، کامران، "درباره معماری های-تک"، معماری و شهرسازی، زمستان 1381، شماره 68 و 69.
www.e-architect.co.uk
www.hopkins.co.uk
www.fosterandpartners.com
www.grimshaw-architects.com
www.rsh-p.com

نظرات

نظری وجود ندارد، اولین نفری باشید که نظری ثبت می کنید.