1395/01/06

GUGGENHEIM MUSEUM IN NEW YORK

اشتراک گذاری

هنگامی كه از فرانك لوید رایت Frank Lloyd Wright پرسیده شد كه چرا رامپ را جایگزین كف طبقه های متداول در چندین تراز كرده است، او توضیح داد: برای بازدیدكنندگان موزه،‌ وارد شدن به ساختمانی كه در آن به وسیله آسانسور به بالاترین نقطه رامپی برسند و به تدریج پیرامون فضایی باز و گسترده پایین بیایند، ‌در حالی كه همواره از حق انتخاب تغییر تراز با آسانسور برخوردار بوده و در انتها، پس از بازدید نمایشگاه،‌ خود را در طبقه همكف در نزدیكی خروجی بیابند بسیار جذاب تر و دلپذیرتر می باشد. اگر چه در بسیاری از موزه های متداول،‌ مسیرها و سیركولاسیون عمومی در طول گالری ها برای تماشای آن ها و برگشت به نقطه شروع و خروج از بنا تكرار می شوند. 

سولومون رابرت گوگنهایم Solomon R. Guggenheim بنیانگذار موسسه گوگنهایم كه مجذوب ایده رامپ مارپیچی شده بود تا زمان مرگش پیش از اتمام پروژه از آن حمایت كرد. از سال 1943 پس از جستجو در میان معماران اروپایی نظیر لكوربوزیه Le Corbusier، والتر گروپیوس Walter Gropius، ‌ریچارد نویترا Richard Neutra، آلوارآلتو Alvar Aalto و.... برای طراحی بنایی مناسب برای مجموعه ارزشمند جمع آوری شده توسط گوگنهایم،‌ كار طراحی به این معمار آمریكایی واگذار گردید، ‌تا سال 1956 پروژه با تأخیرات فراوان به دلیل تغییراتی از قبیل مشخصات و شكل سایت، ‌مشخصات فنی اجرا،‌ برنامه فیزیكی و مدیریتی موزه و البته هزینه ها كه به دلیل طولانی شدن مدت پروژه رو به افزایش بود، ‌مواجه شد و سرانجام در سال 1959 شش ماه پس از مرگ رایت،‌ موزه برای بازدید عموم افتتاح گردید. 

موزه گوگنهایم توسط انستیتو معماران آمریكا به عنوان یكی از هفده اثر این معمار كه می بایست به جهت سهم و نقش آن ها در پیشبرد فرهنگ آمریكا حفاظت شوند، ‌انتخاب شد. این موزه به عنوان آخرین یادگار از توانایی رایت در خلق كیفیات غیرمنتظره فرم و فضای معماری، دشوارترین كار در طول دوران فعالیت حرفه ای وی بود. 

در بیرون، ‌فرم تندیس گرا با ظاهری ساده و فاقد هرگونه تزیین بر روی سطوح، ‌الگوی فضایی درون را مشخص می كند و چشم اندازی متفاوت در بین ساختمان های مكعب مستطیل شكل شهر نیویورك ایجاد می كرد. شاید بتوان گفت این نقطه شروع طراحی موزه ها با احجام تندیس گرا بود كه دیگر نه تنها آثار هنری، بلكه ساختمان موزه نیز به جاذبه ای برای بازدید تبدیل شد. 

رایت نیاز به فضای نمایشگاهی زیاد در یك زمین محدود را با قرار دادن فضاها بر روی هم در ارتفاع حل كرد و با پیوستگی فضایی ایجاد شده توسط رامپ -‌ طبقه،‌ دشواری بازدید از یك ساختمان طبقاتی مرتفع را جبران نمود. بنابراین موزه‌، ‌متشكل از یك گالری اصلی است كه پیوسته پیرامون فضایی تهی با ارتفاع تقریبی 25 متر و سقفی گنبدی شكل به همراه نورگیر سقفی دوازده ضلعی تار عنكبوتی شكل در بالا،‌ می پیچد. آتریوم مركزيِ مخروطی شكلِ معكوس با نور طبیعی اشباع می شود. باز شدن آن به سمت بالا حداقل سایه اندازی بر روی رامپ – طبقه را ایجاد می كند. این مارپیچ (Spiral) ‌بیان دیگری از معماری اُرگانیك رایت می باشد،‌ فرم اسپیرال مهیج تر از مثلث،‌ شش ضلعی و یا دایره است كه در بسیاری از كارهای اولیه رایت بكار گرفته شده اند، چرا كه اسپیرالِ بازشونده به سمت بالا نیروی جاذبه را به چالش می كشد. پس از مرگ رایت تغییرات زیادی در موزه ایجاد شد. در سال 1965 بخشی از فضای اداری و در سال 1969 تمامی آن به فضای نمایشگاهی پیوست و فضای آن در موزه به نمایش آثار هنری اختصاص پیدا كرد و در نهایت طی عملیات وسیعی در سال های 1990 تا 1992 كل ساختمان بازسازی و برج جدیدی كه توسط چارلز گواتمی Charles Gwathmey طراحی شده بود،‌ در كنار آن ساخته شد. در این بازسازی برخی از تغییرات بنا نسبت به طرح اصلی رایت از جمله بسته شدن نورگیر سقفی آتریوم به طرح اصلی برگردانده شد.

برگرفته از:
طالبیان نیما، آتشی مهدی، نبی زاده سیما، چاپ سوم، ویرایش دوم تابستان 1390، مجموعه کتب عملکردهای معماری – "موزه"، نشر کتابکده تخصصی معماری و شهرسازی کسری - حرفه : هنرمند، کتاب ششم.
www.guggenheim.org
www.issuu.com
www.arcdaily.com

نظرات

نظری وجود ندارد، اولین نفری باشید که نظری ثبت می کنید.